ازدواج در سوما تا بیست سی سال قبل دچار تغییر نشده بود. همسر گزینی توسط بزرگترها انجام می شد و پسرها به ندرت امکان اظهار نظر و گزینش همسر را داشتند. اگر جوانی از فامیلها نزدیک همسر انتخاب می کرد امکان موافقت پدر و مادر بیشتر بود. انتخاب از خارج از فامیل موافقت پدر را می طلبید که در اکثر مواقع منفی بود. انتخاب همسر برای فرزند توسط پدر بود و او با ملاحظه موقعیت اجتماعی خود این کار را می کرد. وقتی دختری را در نظر می گرفتند صیغه عقد توسط محل عقد می شد. برای عقد حضور پسر و دختر اجباری نبود. در مواردی پس از عقد پسر خبر عقد را روزها بعد از دهان این و آن می شنید. یکی از پیرمردهای فامیل نقل می کرد که در دوران نامزدی همسرش را ندیده بود و شب عروسی هم در منزل نبود و صبح که از مزرعه برگشتم به من گفتند که زنت در خانه است.
عروسیهای در گذشته طولانی و پر هزینه برگزار می شد. در موارد عادی مراسم خواستگاری انجام می شد. پس از معین کردن دختر و اطلاع به خانواده او روز مناسبی را معین می کردند. از فامیلهای نزدیک و ریش سفیدان دعوت می شد و خانواده پسر بعد غروب آفتاب قبل یا بعد شام به خانه دختر می رفتند. خود پسر معمولا در خواستگاری حضور نداشت و احتمالا در یکی از دره های سوما مشغول آبیاری بود. خانواده عروس با توجه به جایگاه اجتماعی شان با خانواده داماد برخورد می کردند. طبقه اجتماعی در روستا با چند گاو و گوسفند عوض می شد. مقدار زمین و باغ در طبقه خانواده ها و نزدیکیشان به ارباب یا ریش سفیدان اثرداشت. یک پسر از یک خانوادی بدون زمین و کشاورزی و دامداری نمی توانستدختر مشهدی حیدر که بیست راس گاو، دویست عدد گوسفند و سی هکتار زمین و باغ داشت را خواستگاری کند. اگر هم داماد پذیرفته می شد می بایست یک عمر بندگی پدر زن سختکوشش را می کرد که یعنی بهار در شخم زدن، تابستانهای زجر آور در مزرعه و گندمزار و پاییز در آبیاری گندم و زمستان در طویله بود.
برای مشاهده متن کامل بر روی لینک زیر کلیک کنید
درباره این سایت